اینجا
از محلول در چربی ها که بگذریم
دیوار کوچه هایت در آب نامحلول هستند/ بد جور
پایشان گیر افتاده این خاکستری های سفید نما / از نوع ِ بلند
بر طاق ای که طاق زده / بی طاقت
و سر – به – سر گیس دادنهای ِ باد – آباد
بی سیم کشی در این روشنائی های ِدو وجب
( لفافه را لفظ ِ قلم بگویم )
داغم کرده زیر پوستی / پیچش ِ ماکسی ِ نَم و کپک
دم / باز – دم
فاقد جاذب های شیمیایی
می سوزاند تا هر کجا / شروه های ِ پوسته پوسته
که تا ناکجا آبادم میوه میدهد / شش ماهه / بی محفظه ی اکسیژن
سیمان را سی بار عُق میزنم
سرکشی که کنم /اینجا را
اینجا را سر به هوا، هوائی می شوم
که با جذر هم توانِ مشترکمان می شود همان جزر/ اینجا
صفر ِ پر زاویه است دور زدن - اَت
بی - تکرار
سر نرفته ام به هیچ سه وجه / از این آبها
میدانم
تخس شده ام بر یک جهت
که چند بها حساب خواهم رفت / حتمن
ازباران ِ پـُر خیس - اَت
امـّا
آب میخواهد این تن هنوز
که دیگر کفاف ندارد / یک شهر
حتّی شهرَت